مفاسد اخلاقی شاه و خاندانش همراه با آلبوم عکس ها
درباره:
محمدرضا پهلوی
امتیاز دهید
تهیه و تنظیم: گروه پژوهش (گروه تاریخ معاصر موسسه فرهنگی، هنری بزرگ اندیشه) [جهان کتاب]
مدیر گروه: مجتبی مجدآبادی
مجموعه تاریخ جوان - جلد ۱
از پیشگفتار:
در این مجموعه برآنیم که گونه هایی از وضعیت اخلاقی رژیم پهلوی را البته تا آنجایی که حرمت قلم اجازه می دهد، بیان داریم. حکومتی که از بدو تاسیس توسط بیگانگان در تلاش بود تا اهداف استعماری و ضدمذهبی و ملی آنان را به منصه ظهور برساند و در این راه از هیچ اقدام بی شرمانه و ضدانسانی و اخلاقی فروگذار ننمود. آنان سعی داشتند تا با تکیه بر شعار تجدد طلبی و تمدن خواهی، پا بر روی تمامی سنن و آداب ملی و مذهبی مردم گذاشته و با ترفندهای شیطانی سمت و سوی فرهنگی جامعه را به طرف تمدن غرب تغییر جهت داده و به اصطلاح کشور را به دروازه های تمدن بزرگ برسانند. محمدرضا دومین پادشاه پهلوی بر این اعتقاد بود که ایران گوشه ای از تمدن غرب بوده که به لحاظ فاصله جغرافیایی از آن دور افتاده و او باید ایران را به این تمدن برساند و در این راه بایستی مشکل عقب ماندگی مردمش، اعتقادات مذهبی و ملی را به طریقی اصلاح کند. با این طرز تفکر بود که او سعی کرد تا با اشاعه هر چه بیشتر و گسترده تر مظاهر تمدن غرب و افراط بیش از حد در الگوهای رفتاری آن، جامعه ایران را از اعتقادات دینی و باورها و سنن ملی خود دور کند و در این راستا جوانان جزء قشرهایی بودند که بیشترین و بالاترین لطمات را خوردند. دیانت در دوره شاه از درصد بسیار پایینی برخوردار بود و اغلب جوانان متدین در تنهایی با خود زندگی می کردند و جای جوان در مراکز فساد و فحشاء و در خیابانها و سرکوچه ها و سرگذرها و مشغول عیش و نوش و کشیدن حشیش و تریاک و متلک گویی به دخترها و قمار و دعوا و فحش و مست شدن و عربده کشیدن و بدنبال مد رفتن و لباس تنگ پوشیدن و بلند پوشیدن و بلند کردن موی سر و بالا کشیدن خط ریش و...
بیشتر
مدیر گروه: مجتبی مجدآبادی
مجموعه تاریخ جوان - جلد ۱
از پیشگفتار:
در این مجموعه برآنیم که گونه هایی از وضعیت اخلاقی رژیم پهلوی را البته تا آنجایی که حرمت قلم اجازه می دهد، بیان داریم. حکومتی که از بدو تاسیس توسط بیگانگان در تلاش بود تا اهداف استعماری و ضدمذهبی و ملی آنان را به منصه ظهور برساند و در این راه از هیچ اقدام بی شرمانه و ضدانسانی و اخلاقی فروگذار ننمود. آنان سعی داشتند تا با تکیه بر شعار تجدد طلبی و تمدن خواهی، پا بر روی تمامی سنن و آداب ملی و مذهبی مردم گذاشته و با ترفندهای شیطانی سمت و سوی فرهنگی جامعه را به طرف تمدن غرب تغییر جهت داده و به اصطلاح کشور را به دروازه های تمدن بزرگ برسانند. محمدرضا دومین پادشاه پهلوی بر این اعتقاد بود که ایران گوشه ای از تمدن غرب بوده که به لحاظ فاصله جغرافیایی از آن دور افتاده و او باید ایران را به این تمدن برساند و در این راه بایستی مشکل عقب ماندگی مردمش، اعتقادات مذهبی و ملی را به طریقی اصلاح کند. با این طرز تفکر بود که او سعی کرد تا با اشاعه هر چه بیشتر و گسترده تر مظاهر تمدن غرب و افراط بیش از حد در الگوهای رفتاری آن، جامعه ایران را از اعتقادات دینی و باورها و سنن ملی خود دور کند و در این راستا جوانان جزء قشرهایی بودند که بیشترین و بالاترین لطمات را خوردند. دیانت در دوره شاه از درصد بسیار پایینی برخوردار بود و اغلب جوانان متدین در تنهایی با خود زندگی می کردند و جای جوان در مراکز فساد و فحشاء و در خیابانها و سرکوچه ها و سرگذرها و مشغول عیش و نوش و کشیدن حشیش و تریاک و متلک گویی به دخترها و قمار و دعوا و فحش و مست شدن و عربده کشیدن و بدنبال مد رفتن و لباس تنگ پوشیدن و بلند پوشیدن و بلند کردن موی سر و بالا کشیدن خط ریش و...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مفاسد اخلاقی شاه و خاندانش همراه با آلبوم عکس ها